همانطور که در شماره قبلی گفته شد، جزئيات و قوانين و اصول ديگري علاوه بر نشانه های هفت احساس طبیعی انسان بررسي و كشف شده كه در مراحل مختلف فرايند تشخيص حقيقت و دروغ كه در مطالب قبلی ذكر شد، بايد به دقت مورد توجه قرار گيرند، اين مسائل مخصوصاً در رفع ابهام و ترديدها بسيار مفيد و مؤثر خواهند بود که در مطلب قبلی اصطلاح قوانین نمایش توضیح داده شد و در این شماره به توضیح اصطلاح «همزمانی» می پردازم؛
دکتر محسن عبداللهیان
متخصص و مدرس زبان صورت از موسسه پال المن آمریکا
– همزماني:
حالاتي كه در چهرة فرد ديده ميشود مبيّن احساس هاي دروني او ميباشد و اين حسها و حالتها بايد با آنچه فرد به زبان ميآورد تناسب و تطابق داشته باشد و اگر اينگونه نباشد، نشانة دروغگويي و یا پنهانکاری خواهد بود، علاوه بر اين، بروز حالتها و همچنين رفتاري كه فرد از خود نشان ميدهد، بايد از نظر زماني، با آنچه او در كلام ابراز مينمايد و حسي كه منتقل ميكند، منطبق و مقارن باشد. تصور كنيد. فردي كه در مقابل شما است اکنون ميگويد از آنچه شما گفتهايد بسیار خوشحال شده اما چند لحظه يا دقيقه ای بعد تبسم را بر لبانش بروز دهد؛ يا اينكه فردي كه خود را عصباني و خشمگين نشان ميدهد، اگر مدت زماني كم يا زياد پس از اينكه با كلمات و تُن صدا خشم خود را ابراز نمود، حركاتي كه نشان دهندة خشم ميباشد مانند كوبيدن دست روي ميز يا ديوار و يا ديگر حركات عصبي را انجام دهد، و یا فردی از آنچه شما می گویید کمی (بیش از یک ثانیه) بعد تعجب کند و بگوید بی اطلاع است از آنچه از شما شنیده است و…، مانند فيلمي كه صدا و تصويرش همزمان نيست، غير طبيعي به نظر ميرسد كه اين نشانه فريب كاري و تظاهر است، اما اگر همه اين حالتها و حركتها، دقيقاً همزمان با كلمات انجام شود كاملاً طبيعي به نظر ميآيد و حقيقي خواهد بود، خيلي از هنرپيشهها با دقت به اين مساله نقش خود را طبيعيتر به تصوير مي كشند.
البته همزمانی در مواقعی که فرد خودش هم در حال صحبت یا ایجاد هر نوع محرک دیگر است هم می تواند معانی مشابه داشته باشد، مثلاً زمانی که فردی تظاهر به شوکّه شدن یا ترسیدن یا غافلگیری می کند، اغلب اطرافیان متوجه تظاهر و غیر حقیقی بودن رفتار وی می شوند که دلیل این نوع درک و تشخیص دیگران همان عدم همزمانی در رفتار و بروز احساسات فرد متظاهر می باشد، اگر کمی فکر کنید احتمالاً شما هم با این مساله برخورد داشته اید و خاطراتی از خود یا دیگران در این مورد به یاد خواهید آورد.
در این شماره به توضیح احساس تعجب و نمونه ای واقعی در تشخیص دروغ و حقیقت می پردازیم.
احساس تعجب(غافلگیری)
علاوه بر غافلگیری يكي ديگر از تعبيرهايي كه با بروز حس تعجب ميتوان استنباط نمود، شناسايي ميباشد. اغلب انسانها از ديدن هرچيزي يا كسي كه آشنا باشد. متعجب و غافلگير ميشوند چراکه در بیشتر مواقع انتظار این مواجهه را ندارند! و در صورت انكار اين مسأله(تعجب و غافلگیری)، مشخص است كه دروغ ميگويند، البته این مساله در مورد شنیدن هم صدق می کند.
تعبيرها و تفسيرهاي ديگري را نیز ميتوان با ديدن حس تعجب در چهرة افراد استنباط نمود كه بسته به شرايط جاري در هر زمان متفاوت خواهد بود، در پرونده ای که فرد مضنون ادعا می کرد و دلایلی مبنی بر عدم حضور خود در زمان قتل در مکان مربوطه را بیان می نمود ابراز تعجب او سرنخ خوبی جهت پی بردن به حقیقت به من داد، وقتی به او گفتیم آزمایش ها نشان داده که گوشی تلفن همراهش آغشته به خون بوده و مشخص شده که با پارچه ای تمیز شده، بیش از یک ثانیه طول کشید که نشانه های تعجب در چهره اش پدیدار شد، اما وقتی در ادامه شنید که از لای قسمت های زیرین گوشی همراهش خون کشف شده، در کمتر از یک ثانیه تعجبی طبیعی نشان داد!
همانطور که قبلاً بیان شد، قسمت ناخودآگاه مغز انسان که قسمت صادق و راستگو شناخته شده، در کمتر از یک ثانیه عکس العمل نشان می دهد، پس تعجب او در مرحله اول که پس از یک ثانیه بروز داده شد متظاهرانه و دروغین بوده و در مرحله دوم کاملاً حقیقی، و این بدان معناست که او می دانسته تلفن همراهش خونی شده و پس از ارتکاب به قتل آنرا تمیز نموده اما نمی دانسته که در قسمت های زیرین گوشی هم خون وجود داشته! و این نشان میداد که او به طور عمد آغشته بودن گوشی تلفنش به خون را انکار میکرد، که این مساله جای بررسی بیشتر داشت و با بررسی های بیشتر درغ ها و پنهانکاری های بیشتری مشخص شد که در نهایت منجر به اعتراف وی به قتل گردید.
در هنگام بروز تعجب ابروها و پلک های بالا بدون انقباض بالا رفته و دهان به صورت عمودی باز می شود.