رفاه ضربتی یا توسعه اقتصادی و افزایش قدرت خرید مردم
غلامرضا کیامهر- اقتصاددان
بیشتر ما آن ضربالمثل معروف چینی را شنیدهایم که میگوید به جای دادن یک ماهی به یک آدم فقیر به او ماهیگیری بیاموزید تا خودش بتواند از دریا ماهی بگیرد و شکم خود را سیر کند. اما گویا برخی از افراد از جمله یکی دو نفر از کسانی که برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردهاند، تاکنون این ضربالمثل را نشنیدهاند و با آن که هنوز به قول معروف برادری خود را در ارتباط با تایید صلاحیتشان هنوز به اثبات نرساندهاند، برای جلب آراء مردم حرفهایی میزنند که درست در جهت عکس آن ضربالمثل چینی است و فحوای وعدههایی که به مردم میدهند دادن یک ماهی به یک فرد فقیر به جای آموختن ماهیگیری به همان فرد فقیر است. مثلاً یکی از همین حضرات در یکی از سخنرانیهای انتخاباتی پیش از موعد خود، وعده داده است که اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود مبلغ 45 هزار تومان یارانه نقدی کنونی را به 250 هزار تومان افزایش خواهد داد. البته کاملا طبیعی است که قشرهای فهیم و با سواد جامعه که تا حدودی با چم و خمهای اقتصاد آشنا هستند با شنیدن چنین حرفهایی به گوینده آن میخندند و هیچ حسابی روی این گونه وعده وعیدها باز نمیکنند، اما در کمال تاسف باید گفت در میان جمعیت 80 میلیونی امروز ایران قشرهایی هستند که یا به دلیل بیسوادی و یا تحت تاثیر روحیه خوشخیالی و البته فشارهای شدید معیشتی، این وعدهها را جدی میگیرند و چون براساس قانون دور از منطق دموکراسی مورد نظر آقای مونتسکیو و دیگر نظریهپردازان نظیر ایشان در هر انتخاباتی همه افراد از حقوق کاملا یکسان با هم برخوردارند و رای یک آدم مطلقا بیسواد با رای یک استاد ممتاز دانشگاه در تعیین سرنوشت انتخابات با هم برابر است و هر کدام میتوانند یک رای در صندوق رایگیری بیاندازند، افرادی که وعدههای این قبیل نامزدهای انتخاباتی را باور میکنند، در روز رایگیری بدون کمترین تردیدی آراء خود را به سود همین نامزدها به صندوقها میاندازند و اگر چنین رای دهندگانی به هر دلیل در جامعه از اکثریت عددی برخوردار باشند، سرنوشت چنان انتخاباتی از قبل معلوم است.
خوشبختانه در حال حاضر نه تکلیف صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از نظر تایید صلاحیت معلوم شده و نه در جامعه امروز ایران آن تعداد افراد عوام و بیسواد وجود دارند که بتوانند با شنیدن وعده پرداخت یارانه 250 هزار تومانی بر سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری تاثیر بگذارند. اما در هر صورت همین که مشاهده میکنیم افرادی برای رسیدن به مقاصد سیاسی یا منحرف کردن افکار عمومی از واقعیتهای اقتصادی کشور با دادن وعده پرداخت یارانههای چندین برابر یارانه کنونی اذهان بخشی از مردم جامعه را نسبت به دولت مشؤوب و با وعدههای غیرعملی خود به طور غیرمستقیم به مردم القاء میکنند که دولت حقوق حقه آنها را به آنها نمیپردازد، از نظر اخلاقی و مصالح ملی اقدام مذمومی است که شخصیتهای فهیم و فرهیخته جامعه باید در برابر آنها موضع بگیرند و با دلیل و برهان و ارایه مدارک و شواهد کارشناسی به مردم بگویند: اولاً پرداخت چنین یارانههای هنگفتی به مردم از عهده هیچ دولتی ساخته نیست و چنین منابع هنگفتی که صرفاً صرف پرداخت یارانه نقدی به مردم شود، اصولا در خزانه دولت وجود ندارد و هیچ دولتی جز با چاپ بیحساب و کتاب اسکناس و تبدیل پول ملی به کاغذ باطله قادر به پرداخت ماهی 250 هزار تومان یارانه نقدی به مردم نخواهد بود و ثانیاً بر فرض محال اگر چنین پولی در خزانه دولت وجود داشته باشد، باید به پیروی از همان ضربالمثل چینی به جای پرداخت یارانه نقدی، این پول را صرف توسعه زیرساختهای اقتصادی کشور و ایجاد اشتغال برای گروه های فاقد شغل و منبع تامین درآمد کند تا آنها خودشان بتوانند با کسب درآمد (یا همان هنر ماهیگیری) مورد نظر ضربالمثل چینی به تامین نیازها و سیرکردن شکم خود بپردازند.
متاسفانه به دلیل رواج افکار پوپولیستی در میان لایههایی از بازیگران سیاسی و کسانی که حاضراند از هر وسیلهای برای رسیدن به قدرت استفاده کنند، هرازگاهی در مناسبتهای مختلف خصوصاً در بزنگاههای انتخابات مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری شاهد ظهور چنین بازیگرانی در صحنه سیاسی کشور هستیم و حالا هم، در چند هفته باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری باید انتظار داشته باشیم که این قبیل بازیگران سیاسی که در قبال مشکلات معیشتی مردم و چالش های اقتصادی کشور هیچگونه مسوولیتی احساس نمیکنند، چه خودشان و چه ایادی و سخنگویان آنها هر روز حضور پر رنگتری در صحنه پیدا کنند. یک دلیل این که وعدهها و صحبتهای پوپولیستی در میان لایههایی از جامعه خریدار دارد، بالا بودن نرخ بیکاری، رکود اقتصادی، کسادی کسب و کارها و پایین بودن قدرت خرید مردم است که همگی این مشکلات در دوره چهار ساله دولت یازدهم پدیدار نشده و ریشههای آن را باید در سیاستهای اقتصادی نادرست و ناصواب دولتهای گذاشته و تحریمهای اقتصادی جستجو کرد. ولی بازیگران سیاسی پوپولیست که پارهای از آنها درگذشته، خود در به وجود آمدن وضعیت امروزی نقش و دخالت داشتهاند، با استفاده از انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی تلاش میکنند گناه تمامی این مشکلات آزاردهنده را به پای دولت حاضر بیاندازند و با نادیده انگاشتن کامل دستاوردهایی که دولت یازدهم در برخی زمینههای اقتصادی و سیاست خارجی داشته و توانسته در دوران پسابرجام سایه برخی از تحریمهای اقتصادی را از سر کشور برطرف کند، به افکار عمومی القاء میکنند که اگر آنها زمام امور کشور را در دست بگیرند یک شبه همه مشکلات اقتصادی را حل و کشور را برای طبقه کم درآمد به بهشت موعود تبدیل خواهند کرد. متاسفانه به دلیل ضعف شدیدی که در تیم اطلاعرسانی دولت یازدهم به چشم میخورد، جز شخص دکتر روحانی در میان اعضاء هیات دولت کسی نیست که بیاید و با زبان عدد و رقم و استدلالهای منطقی مشت بازیگران سیاسی پوپولیست را باز کند و به مردم بگوید رفع مشکلات اقتصادی پیچیده کشور به آسانی امکان پذیر نیست و تا زمانی که تمامی حاکمیت در پشت سر دولت قرار نگیرد و تا زمانی که تمامی نهادها و ارگانها و بنیادهای دارای فعالیتهای کلان اقتصادی در ارتباط با درآمدهای خود به دولت حساب پس ندهند، نه این دولت و نه هیچ دولت دیگری به تنهایی نمیتواند کوه مشکلات اقتصادی را از پیش روی کشور و مردم بردارد و اقدامی موثر در راه افزایش سطح رفاه و قدرت خرید مردم انجام دهد. درواقع تیم اقتصادی و تیم اطلاع رسانی دولت یازدهم به چشم اسفندیار و به پاشنه آشیل این دولت در برابر هجمههای مخالفان تبدیل شده و تا زمانی که دولت یازدهم تدبیری برای رفع این نقطه ضعف بزرگ نیاندیشد، حتی در صورت کسب پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو در دوره دوم کار خود نیز، کار چندانی از آن ساخته نخواهد بود.
تجربه ناموفق و شکست خورده، پرداخت یارانه نقدی 45 هزار تومانی از سال 89 به مردم که جز افزودن بر بار هزینههای مالی مردم و افزایش نجومی نرخ تورم، کمترین تاثیری در بالابردن سطح رفاه عمومی و افزایش قدرت خرید مردم نداشته و سال به سال خط فقر را در کشور افزایش داده است، به ما میگوید هیچ اقدامی در جهت تامین رفاه ضربتی از طریق پرداخت یارانه نقدی نمیتواند تضمین کننده رفاه و خوشبختی مردم ایران باشد و رفاه و خوشبختی مورد نظر آنها تنها از راه توسعه اقتصادی پایدار که افزایش قدرت خرید مردم را هم به همراه خواهد داشت، به دست خواهد آمد و این درسی است که باید امیدوار باشیم دولت حاضر از تجربههای دیروز و امروز گرفته باشد.